طبعیت زیبا - سقلیم پرماجرا - پیشرفت - اختراع ..
بنام خالق زیبائیها
طبیعت زیبا و زندگی گلها در آب - گیلان - مسیر روزانه به محل کار در اردیبهشت و خرداد ماه
سلام پسر گلم جمعه هفته گذشته بود که بعد از یه هفته صبحانه هول هولکی خوردن داشتیم یه صبحانه با آرامش میل می کردیم که شما گفتی با با امروز بریم سِقلیـــــــــــــــم .؟؟؟؟
که یه دفعه من و بابایی زدیم زیر خنده
سقلیم در واقع همون هفت اقلیم در جاده ماسوله است که قبلا هم چند بار اونجا رفته بودی و عاشق قصر بادی و کارتینگ ماشین سواریش هستی ..از روزی که تونستی خودت گاز بدی و ماشین رو راه ببری دیگه هر روز از ما می خوای که بریم اونجا
حالا چرا اسم سقلیم رو براش انتخاب کردی ... ماجرا اینه که اولین باری که می خواستیم ببریمت اونجا گفتی کجا می ریم من هم بهت گفتم می ریم هفت اقلیم ..
گفتی کجـــــــــــــــــــــا ؟
گفتم هفت ....اقلیم
گفتی چی ؟هقلقلیم ؟؟؟!!!!
گفتم نه . ببین باید اینجوری بگیم مثلا 1 اقلیم ...2 اقلیم ..3 اقلیم تااااا برسیم به 7 اقلیم و شما هم بلا فاصله گفتی آهااا سقلیم یعنی از بین 1 تا 7 عدد سه رو انتخاب کردی و خودت به این اسم ثبتش کردی
امیرعلی دونه برفی و بالا رفتن از پله های ترقی:
اولین و آخرین باری که تونستی از این پله بالا بری دو سال و نیم بیشتر نداشتی . تا اون موقع همش همین پائینها بازی می کردی و اجازه نمیدادن بری بالا و من هم می ترسیدم ..ولی از بس علاقه نشون میدادی و به عشق این بازی میومدی تو پارک و درواقع مشتری ثابت اون آقاهه بودی یکبار اجازه داد البته منهم بخاطر اینکه رضا پسر دوستم اعظم همرات بود اجازه دادم ولی نمیدونی که چقدر عذاب کشیدم تا تو رفتی بالا و به سلامت برگشتی راستش پشیمون شده بودم و بعداز اون به شرط اینکه پائینش بازی کنی می بردمت.....
ولی ایندفعه با خیال راحت فرستادمت تا بری بالا و ماشاءا... خوب از پسش بر اومدی ..
ـــــــــــــــــــــــــــــ
این هم از طاووس زیبای باغ پرندگان اونجا ... اون روزاین طاووسه خیلی دلبربایی می کردو همش بال وپرش رو باز می کردو زیبائیهاش رو به رخ همه می کشید..و الحق که فوق العاده بود ..رنگ آبی بدن این پرنده و بالهای زیباش محشره ...
و بالا خره نسل جدید رایانه های بدون کیبورد و مانیتور ... اختراع بزرگ امیرعلی دونه برفی
چند تا تیکه از اسباب بازیهاشو بهم وصل کرده و میگه مامان ببین کامپیوتر درست کردم
و این هم کاپ کیک عجله ای که برای پذیرایی از دوست خوبم که سر زده اومد خونمون درست کردم ..
ببخشید سمیه جان با هرچیزی که دم دست داشتم اینو برات درست کردم ..ولی خیلی خوشمزه شده بود مگه نه...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آنچه در آینده خواهیددید....
اینجا امیرعلی منتظره تا کرمهای کوچولوی ابریشم تبدیل به پیله بشن و بعدش هم از توش پروانه های خوشگل بابالهای نرم و لطیف به لطافت ابریشم دربیاد...
تو پست بعد عکسهای کرمهای کوچولو مو که کم کم دارن دور خودشون پیله می تنن همراه با مراحل رشدش رو برات میذارم.
دوست دارم عزیزم.