پروانه های ابریشم
بنام خداوند مهربان
سلام پسر عزیزم
امروز می خوام داستان اون کرم کوچولوها رو برات تعریف کنم .
شاید زمانی که داری این پست رو می خونی اون کرمهای نرم و سفید که یواش یواش بهشون دست میزدی و می گفتی نرمو نرمو هستن رو به یاد داشته باشی....
دوست دارم یه دنیا...
حدود یک ماه قبل (اردیبهشت 94 )همکارم چند تا کرم ابریشم برام آورد و گفت ببر برای امیرعلی .
من یکدفعه خیلی ذوق زده شدم و دیدم 30تا کرم سفید و نرم و ناز مشغول خوردن برگ های توت هستن .چون تو این مدت اصلا به فکر پرورش این کرمها نیفتاده بودم..
واسه همین هم رفتم ویه عالمه برگ توت تهیه کردم و آوردم خونه . اون روز من و بابایی باهم اومدیم دنبالت و شما هم طبق معمول پرسیدی مامان چی تو کیفت داری ؟...
منم گفتم : واست کرم ابریشم آوردم..
با اینکه تا اون موقع اصلا کرم ابریشم ندیده بودی خیلی استقبال کردی و خوشت اومد ..
من وبابایی برات توضیح دادیم که اینها باید اونقدر برگ توت بخورن تا قوی بشن و براخودشون خونه درست کنن یه خونه سفید و خوشگل که اسمش پیله است و بعد از چند روز تبدیل به پروانه می شن و بال بال می زنن و میان بیرون..خیلی جالب بودن حتی وقتی که خوب گوش میکردیم صدای خش خش خوردنشون رو هم میتونستیم بشنویم ..
گرچه قبلا کارتونش ر ودیده بودی ولی زیاد برات قابل درک نبود ..ولی الان داشتی تمام مراحلشو خودت به چشم میدیدی و من هم از خوشحالی تو خوشحال بودم .
بعدش هم از اون روز همش منتظربودی که خونه درست کنن و پروانه بشن..
این هم عکسهاش:... ولی متاسفانه اون روز تنظیمات دوربین به هم خورده بود و عکسها این مدلی شد
وبالاخره.. بعد از یک هفته تند و تند برگ خوردن یه روز صبح که از خواب بیدارشدم دیدم که لابلای اون برگها که از شب قبل دست نخورده باقی مونده بود پیله های کوچک سفید دراومده انگار دونه های برف رو شاخه ها نشسته بود... منم که عاشق برف...
بعد از چند روز این مدلی شدن
واین هم تولد اولین پروانه
و بعد از چند روز انتظار
این هم از بقیه مهمونامون ... هوراااا بالاخره بدنیا اومدن.
و این هم جفت گیری و تخم گذاری این پروانه ..که البته این پروانه مال من نبود من این عکسو از توی سالن پرورش انداختم.
این هم میوه خوشمزه توت که حاصل چیدن برگ درختهای توت بود..
نکته جالبی در مورد توتهای سیاه هست که احساس کردم اگه بدونی بد نیست. زمانی که به این توت دست میزنی رنگ طبیعی این میوه بشدت روی دستها اثر میذاره و دستها رو سیاه میکنه طوری که احساس میکنی باید دستها رو تو مایع سفید کننده بذاری ولی جالب اینجاست که پاک کننده یا به اصطلاح پاد زهر رنگ تیره این میوه تو خودشه یعنی همون توتهای قرمز رنگ که هنوز سیاه نشده ..
بعد ازاتمام کارت چند تا از اون توتها رو کف دستت میذاری و دستها رو بهم میمالی مثل اینکه داری با صابون دستتو میشوری ...معجزه میکنه ...بعدش هم میتونی دستهاتو بشوری ..خیلی جالبه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
تو پست بعد عکسهای سفر به همدان رو برات میذارم ...
تا بعد ..
شاد باشی و سلامت دلبندم