امیرعلی و اولین یلدا
هواالمحبوب سلام عزیزم چندروزه که نتونتستم چیزی برات بنویسم آخه یکی دوروز بعد ازشب یلدا مریض شدی و سرما خوردی و اصلا حال نداشتی یکی دو شب که تب کردی و من وبابایی تا صبح نگران حالت بودیم و بعدش هم سرفه و عطسه و آبریزش و بقیه ماجرا چند روز خیلی حالت بد بود و خداروشکرالان دیگه خیلی بهتر شدی بعد ازاون هم من مریض شدم و دوروز تو خونه استراحت کردم انگاراین بیماری ویروسیه چون الان بابا یی یه مقدار حالش بد شده خدا کنه اون دیگه مثل ما مریض نشه (الهی آمین ) اونقدر از مریضی گفتیم که شب یلدا رو یادمون رفت . اون شب خیلی خوش گذشت برعکس همه سالها که می رفتیم خونه عزیز جون اینا...
نویسنده :
مریم مامان دونه برفی
11:57