امیرعلی امیرعلی ، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

امیرعلی ، دونه برفی

تولد تا حال

                    سلام عسل مامان امروز می خوام قصه مرد شدنتو برات تعریف کنم . یه قصه از  فعالیتهای مهم زندگیت .. وقتی که تو هنوز بدنیا نیومده بودی هر روزبامن میومدی سرکار تا هفت ماهگی باهم صبح زود ازخونه میرفتیم بیرون و ظهر برمی گشتیم خونه وارد هشت ماه که شدی بابایی دلش طاقت نمیاورد و سعی می کرد بیشتر روزا مارو برسونه .آخه خدا روشکرتو جنین خوبی بودی و مامانتو اذیت نمی کردی ولی وارد نه ماه که شدی دیگه مرخصی من شروع شد .آخه باباجونی خیلی نگرانمون بود .وبالاخره تو یه روز برفی تو چله زمستون یعنی 15 بهمن 90 تو بدنیا اومدی. تو بیمارست...
7 اسفند 1391

اولین تولد گل پسرمامان و بابا 91/11/15

    بنام خداوند مهربان برمحمدو آل محمد صلوات   خدای مهربانم ای بی کران نازنین !...عاشقم بر تو و هر آنچه که به من هدیه می کنی ! خدای مهربانم ای نازنین ... عاشقم برتو و این هدیه آسمانی ات که یکسال پیش به من عطا نمودی توراسپاس ... خداوندا ما را از بلایا و گناهان در امان بدار  و کودکانمان را درسایه الطاف خود محفوظ بفرما آمین  یارب العالمین   تولد....  تولد.....تولد پسرگلم مبارک    بیا شمعهارو فوت کن تا صدسال ..دویست سال... سیصد سال زنده باشی ... سلام سلام صدتا سلام   امروز تولد پسرگلمه هورااااااااااااااااااااااااااا ...
22 بهمن 1391

امیرعلی و علاقه اش به اذان و موسیقی

بنام خدا خدایی که همه چیز به من داد. خدایی که امیرعلی رو به من داد. خدا جون دوستت دارم. سلام پسرقشنگم که کم کم داری  یه مرد میشی  خنده نداره .آخه پسر خوشگلم هفته دیگه داره میره تو یکسال .بزرگ شده دیگه .باباش همیشه به شوخی میگه دیگه باید دنبال یه دخترخوب براش باشیم. فکرشو بکن  من بشم مادرشوهر شاید الان این یه شوخی باشه ولی زمان آنقدرزود می گذره که ما یه وقت چشم باز میکنیم و میبینیم  عروس که اومده هیچ نوه دارهم شدیم   ...... و اونوقت باباجون امیرعلی که هی عجله داره براپسرش زن بگیره باید بشه این و به جای خوندن گنجشک لا لا واسه خواب پسرش باید بره بگرده دندون مصنو عیهاشو پیدا کنه  . حالا...
3 بهمن 1391

امیرعلی عشق شاصخین

  بانام خدا می نویسم که همواره مواظب ماست      خدایا امیرعلی منو نگه دار      آمین   سلام امروز دوباره با چندتاعکس جدید اومدم .آخه امیرعلی شیطون بلای من خیلی شیرین کاریهاش زیاد شده یه شاصخین تپل پشمالوهم داره که همش تو بغلشه .   یه مدت خیلی بهش وابسته شده بود و دوست نداشت ولش کنه .حتی موقع خواب     ادامه مطلب و ببینید       امیرعلی تو تختش .آخه خیلی دوست داره تو تخت خودش با اسباب بازیهاش  بازی کنه    امیرعلی درفکر کشیدن خرسکهای موزیکال   &n...
3 بهمن 1391

مسابقه مسابقه

بنام خداوند جان آفرین     سلام دوستان در وبلاگ کودک من به مناسبت تولد دو سالگی نی نی وبلاگ مسابقه ای برگزار شده روی این لینک کلیک کنید. http://koodakeman91.niniweblog.com/post1099.php یادتون باشه که فقط تا جمعه وقت دارید   جایزه هم داره   راستی امیرعلی هم تو این مسابقه شرکت کرده   هوراااااااااااااااااااااااااااااااااا . این هم هدیه امیرعلی مامان       نی نی وبلاگ عزیز تولد دو سالگی و کسب نشان بلورین سرآمد مبارک ازطرف امیرعلی ومامان وبابا ...
3 بهمن 1391

و اما تولد بابایی

با نام تو مینویسم که نظاره گری،بودی و خواهی بود....      یا حق سلام  سلام صدتا سلام   امروز می خوام برات از جشن تولد بابایی بگم  (البته با عرض پوزش چون خیلی  خیلی  خیلی دیرکردم ) همسرعزیزم  به خاطر همه چیزازت ممنونم تولدت مبارک     بقیه مطلب رو تو ادامه ببینید.... شایدبراتون جالب باشه       اولش تصمیم گرفتم که به بهونه مهمون کردن آجی دنیا و شوهرش که تازه از کشتی اومده بود بریم یه رستوران و جشن تولد رو اونجا برگزارکنیم به این ترتیب که ما زودتر می رفتیم و بعدا اونا با کیک و شیرینی که من قبلا سفارش داده ب...
2 بهمن 1391

آلبوم عکس

    روزبعد ازتولد پسرگلم وقتی با هم  به خونه اومدیم .خوش اومدی عزییییییییییییییزم.   اینجاامیرعلی سه روزه است.الهی قربونش برم من .     امیرعلیه 4 روزه (متفکر)   امیرعلیه 12 روزه ...تفاوت را احساس کنید.  امیرعلی 18 روزشه اینجا امیرعلی 2ماهه  می شود.   اههههه تو خواب هم دست از سرآدم ور نمیدارن (اخمهاراملاحظه بفرمائید)   امیرعلیه 3ماه و نیمه ای   بابا جان من دیگه الان تو 4 ماهم .دیگه دست از سرم بردارییییییییییین .     ببین آدم رو به چه کارهایی وامیدارنا .مجبورم قایم بشم  امی...
20 دی 1391

امیرعلی وزیارت مشهد عزیزجون

*** بنام خداوند مهربان *** سلام عزیزم .گل پسرم . قند عسلم.. امروزکه دارم این مطالب ومی نویسم شما 10 اه و11 روزداری. ماشا... ماشاا.... ماشا... اینقدرشیطونیهات زیاد شده که فرصت هیچکاری رو به من نمیدی . همش هم کارهای خطرناک می کنی و به خودت ضربه می زنی .برا همین باید یه سره چشمم بهت باشه تا خدایی نکرده .......   سه شنبه هفته پیش عزیزجون اینا رفتن مشهد تادیروز همراه با بابزرگ وخاله ها و بچه هاشون .مهدی توپولوف هم  رفته بود. این هم عکس مهدی خوشگله است. که با هم روزعروسی آجی دنیا انداختین و البته شما اینجا مثل یه عروسک کوچولو افتادی. بللللله عرض می کردم که تا دیروزکه عزیز اینا از مشهد برگشتندو یه جلی...
18 دی 1391

تولد بابایی چیکارکنیم؟

هوالمحبوب   اندوهت را به برگها بسپار واپسین روزهای پاییزت بخیر دوست چهارفصل من ........ سلام گل پسرم .درسته که این وبلاگ متعلق به پسرگل مامانه .ولی این دلیل نمیشه که بابا خوشگله رو فراموش کنم . هرچند تو فسقلی هنوز نیومده انقدر جای خودت رو بازکردی و وقتمنو میگری کمه من حتی به خودم هم کمتر میتونم فکرکنم ولی بابا خوشگله جاااای خود داره . آخه همه زحمات بردن و آوردن شماتا خونه عزیز جونو خرید های بیرونو ووووو.... دیگه کلا افتاده رو دوش اون بیچاره و من هم خیلی هنرکنم بعد ازکارهای اداره فقط می تونم به کارهای خونه برسم . حالا یه روزی داره نزدیک میشه که من باید برا ش جبران کنم یه روز خوب و قشنگ یه روزی که یه پیسل خ...
18 دی 1391