امیرعلی امیرعلی ، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

امیرعلی ، دونه برفی

مامان شلوارمو خودم پوشیدم

1393/7/27 9:07
530 بازدید
اشتراک گذاری

کوله بارم بر دوش  

سفری باید رفت

سفری بی همراه

گم شدن تا ته تنهایی محض

یار تنهایی من با من گفت:       هر کجا لرزیدی

                                             از سفرترسیدی،

                                             تو بگو، از ته دل

                                             من خدا را دارم…

بنام خداوند مهربان و توانا

 

سلام پسرم                    http://sheklakveblag.blogfa.com/ پریسا دنیای شکلک ها

دو روز پیش یعنی در سن 2 سال و 8 ماه و 10 روز تونستی شلوارتو خودت پات کنی

چند وقتی بود که تلاش میکردی ولی نمیشد تا اینکه  دو شب پیش خودت موفق شدی این شلوار کبریتی قهوه ای خوشگلتو خودت بپوشی و بعد اومدی و گفتی : مامان جون شلوارمو خودم پوشیدمااااااااا 

ببین تا کجا بالا کشیدی عزیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم .

قربونت برم جوجه کوچولوی من

                             

دعای ما بدرقه راهت است مادر ..اوج بگیرو به بلندا صعود کن.

                  

پسندها (8)

نظرات (29)

مامان روژینا
27 مهر 93 11:15
آفرییییییییییییییییییییییییین به پسملی زرنگ خودمماشالا آقایی شده واسه خودش کارای شخصیشو خودش انجام میده عشق خاله
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
بولند بولندم دیگه خاله جونی
مامان علی
27 مهر 93 12:30
هزار ماشالله امیر علی جون شلوارپوشخاله یکم پایین تر بده خوب قربونش برم مثل من وعلی میشینه!من اصلا نمیتونم چهار زانو بشینم!یعنی میشینن اذیتم وووووووو علی میخاد بپوشه کفش ولباس ونمیتونه وجیغ وداد که تنگه کوچیکه!اما درعوض درمیاره غش غش میخنده مریم جونم امیر علی خوشگله رو جای من ی ماچ ابدارش کن
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
مرسی خاله جون ای وای خواهر شما چرا من همش دنبال راه حلی هستم که به امیرعلی آموزش درست نشستن بدم نگو باید به علی ومامانش هم آموزش بدم ...
مامان نازنین زهرا
27 مهر 93 14:34
آفرین به دردونه پسر که برای خودش مردی شده....خاله جون جا داره شلوار ت بازم بکش بالاجانم چه کیفی کرده بچه ...راستی از امروز هرروز ناچاری کمد لباسای شازده پسر را جمع وجور کنی ...ما که اولین بار ذوق مرگ شدیم ..بارهای بعد با دیدن صحنه های به هم ریختگی اتاق این طوریواین طوریواین طوریو....ودست آخر این طوریشدیم... ان شاالله رخت دامادیتو بپوشی گل پسر
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون که از خیلی وقت پیش این طوریواین طوریواین طوری بودیم و الان هم مدت زمانیست که اینطوری هستیم.
مامان بردیا اریایی
27 مهر 93 15:46
به به مبارکه اقا شدی
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
ممنون خاله جونی
مامان بردیا اریایی
27 مهر 93 15:47
حالا چرا انقده کشیدی بالا خاله خیلی باحال شده
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
چی بگم وا... مثل ما که وقتی بچه بودیم و میخواستیم روسری ببندیم اونقدر سفت می کشیدیم که زبونمون از حلقمون می زد بیرون.
مامان عسل 
28 مهر 93 8:55
آخ الهییییییییییییییییییییییییی خاله فدات بشه بااون مدل نشستنت آفرین دیگه آقاشده پسملمووووووووووووووون فدات شم عزیزدلم بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
خواهش میکنم خاله جون ..ممنونم
مامان زکریا
28 مهر 93 22:02
سلام وقت قشنگتون بخیر چقدر خوب که داره کم کم مستقل میشه گل پسری چه اسم قشنگ برا وبش انتخاب کردید مثل خودش خوشگله فقط یه مطلبی که توی عکس توجهم رو جلب کرد اینه که بهتره عادت کنه زانوها شو به این حالت موقع نشستن نذاره چون من شنیدم به مرور تاثیرات بدی میذاره ولی شما میتونی بیشتر تحقیق کنی در این باره من فقط بابت یه پیشنهاد گفتم
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
سلام عزیزم. ممنون از توجه و دقتتون هم در مورد اسم وب وهم نوع نشستن دونه برفی ما. راستش وقتی که این عکسو میذاشتم منتظر نظرات خوب دوستان بودم و میدونستم مامان های خوب و با تجربه ای هستند که به این نکته توجه میکنند. مدتی هست که در تلاشم تا این عادت رو از سرش بندازم ولی بچه اینجوری خیلی راحته بخاطر همین هم سعی می کنم بیشتربه نشستن روی صندلی یا روی مبل تشویقش کنم. خیلی خیلی از حضور گرمتون ممنونم.
مامان گلشن
29 مهر 93 11:52
افرین بزرگ شدی ماشاالله
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
مرسی خاله مهربون.
maman elaheh
30 مهر 93 10:23
پسرمون بزرگ شده آقا شده مریم جون باید واسش آستین بالا بزنی
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
مرسي الهه جونم ..حتما فكر كن.. من مادر شوهر بشم
مامان لیلا
30 مهر 93 14:43
افرين به اميرعلي جونم آريسا هم تازگيا ياد گرفته كه بلوزشو دربياره اول سرشو از تو يقه در مياره بعد آستينارو بعدهم با كلي ذوق ميگه مامان من بلدم
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
آفرین آریسای خوبم .ماشاءا...آخه بچه ها دوست دارن چیزهای تازه یاد بگیرن مامانی .
مامانی ماهان جون
1 آبان 93 8:16
سلااااااااااااااااااام مریم جونم،امیر علی خوشگلم،صبحت عالیییییییی..
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
سلام قربونت صبح شما هم بخیرو شادی
مامانی ماهان جون
1 آبان 93 8:20
مریم جونی یکی پشت سرت حرف زده بود منم که خوب،نااااااز،،دوست داشتنی اومدم بهت خبر بدم بری گیساشو بکشی بدی باد شماااااااااال.یه کیلو تخمه گرفتم با برو بچ میشینیم پای نت میشکنیم و تشویقتون میکنیم.باشه ه ه ه ؟؟؟!!!اصلا هم الان دو به هم زنی نمیکنم، فک کنم کاملا مشخصه نه؟؟؟!!!قضیه اینه از طرف رزیتا جونی . . چی شد چی شد نفهمیدم - کامنتا رو که میخوندم آتیشی شدم مریم خانووم مامان دونه برفی با کمال احترام بهتون می گم که خودتون و دخترتون پاتونو از زندگی دخترم کنار بکشین و گرنه بد میبینین هاااااااااااااااااا داری که منو مریم جونی هااااان؟؟؟!!منتظر جنگتون هستیما،نا امیدمون نکنین
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
سلام آیسانی ناناز یه تخمه خوردنی نشونت بدم که تبریز که سهله، از تبریز تا 80 روز دور دنیا دنبال شوهرت بدویی و اون هم پاشوبذاره رو گاز و ده بگاز و اما رزیتا جونی ... « خب اگه تو یه مردی ....زود میری بر میگردی ....» ای وای ببخشید این مال کتاب قصه امیر علی بود منظورم اینه که اگه اهل جنگی بیا خونه ما ..میدونی که تو خونه مردم اون هم از نوع آیسانی نه خوبیت داره نه اعتبار . از فردا همه تو نت می فهمن که ما جنگ داماد داریم.میشناسی که آیسانی رو خودت
✿ آترینا ✿
1 آبان 93 8:42
ایییییییییییییی جانم . ماشاله
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
مرسی خاله جون
مامانی ماهان جون
1 آبان 93 8:47
ای جاااااان دلم چه مدلیم نشستهمنم بچگیام دقیقا اینجوری مینشستم خدا بیامرز بابام همچین خوشش میومد هر کی میومد خونمون بابام بهم میگفت یه مدل قورباغه ای بشین،منم سریع جست میزدم این مدلی مینشستم همه میخندیدن،،فدات شم امیر علی امروز تولدم منو بردی به اون روزای قشنگ،الان خودمو تو اونروزا حس میکنم
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
عزیزم خدا پدرو مادرتو بیامرزه ... تولدت مبارک گلم
مامانی ماهان جون
1 آبان 93 8:48
برا جفت دوستای با حال خودم،مریم جون و امیر علی عزیزم
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
مرسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسییییییییییییییییییییییییییییییییی
مامان فاطمه سادات
2 آبان 93 20:38
آفرین
مامان کارن( رزیتا )
4 آبان 93 8:40
سلام و صد سلام به مریم جون مامان دونه برفی خوشگلم منم خوشبختم از آشناییتون - اونوخ بچه کجایین شما که اینقد شجاعین شما؟؟؟؟؟ میخوایی با یه خرم ابادی در بیفتی خوب فکراتو بکن هااااااا
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
سلام رزیتا جونم خیلی خوش اومدین و به کلبه مجازی ما صفا دادین. راستش خواهر ما شمالیها شنیدی که مهمون نوازیم . وقتی کسی رو به خونه مون دعوت میکنیم دیگه درافتادن معنی نداره .. غرض چاق سلامتیی بود و کم کردن روی آیسان جونی شیطون بلا که هی نشینه صفحه بذاره و تخمه بشکونه . . . حالا آیسانی پشت سرت حرف زده شد بیاو از خودت دفاع کن و ببین چه عشقولانه ای بین من و رزیتا جونی ردو بدل میشه.
زهرا مامان ایلیا جون
4 آبان 93 17:20
سلام دوستم خوبی ..اول اینکه چقدر عکس پسری خوشگل و ناز شده ایشالله زیر پرچم پرچمدار عاشورا باشه دوم اینکه گلم رمز و عوض نکردم همونه الان برات خصوصی میزارم .. سومی رو هم تو خصوصی میگم بهت
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
سلاااام مرسی عسیسم آره دیدم ولی نمیدونم چرا هرچی قبلا میزدم باز نمیشد.
زهرا مامان ایلیا جون
4 آبان 93 17:22
ای وای من تاییدش نکنی یادم رفت تیک خصوصی رو بزنم
مامانی ماهان جون
5 آبان 93 8:41
خخخخخخخخخخخ عصبانی نشدم که نفرینت کردم ننه اعععععععععععع من اینهمه ناخن به هم سابیدم شما دعواتون بشه رفتین با هم رفیق شدین؟؟؟ای جفت نامردااااااااااااالان دیگه حسابی عصبانیم
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
اصلا میدونی چیه این عروسیه که رفتی اصلا برات اومد نداشت . همش داری بد میاری . ولی گریه نکن عزیزم بیا تو بغل خودم من هواتو دارم.
مامانی ماهان جون
5 آبان 93 8:42
مریم جونی و رزیتا جونی،،،برم چاقومو که هی باهاش شوشومو سر میبرم و تیزش کنم بیام حساب جفتتونو میرسمممممممممممممممم
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
اونوقت این چاقوئه جنسش چیه که هی باهاش سر می بری هی دوباره مقتول زنده میشه ؟؟؟؟؟؟بیچاره شوشو با چه قاتلی داره زندگی میکنه.
مامانی ماهان جون
5 آبان 93 8:45
من کلا اینجوریم،ذات بد به من نیومده یه بارم یه پست گذاشتم به خیال خودم وب یکی رو تحریم کردم،فرداش رفتم دیدم همه دوستام رفتن با اون مثلا دشمنم رو هم ریختن... چقدم خودمو تحویل گرفتم الان
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
در خوب بودنت که شکی نیست عزیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم
مامان کارن( رزیتا )
5 آبان 93 9:30
قربونت برم مریم جون حقا و انصافا که شمالیا مهمون نوازن شکی درش نیست خیلی خیلی خوشحالم که یه دوست شمالی باصفای دیگه به جمع دوستای مهربونم اضافه شده- آیسان جونم حالا من و مریم جون در آینده یه جورایی با هم کنار میاییم فعلا میخواییم با هم بخندیم تا دنیا به رومون بخنده
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
خدانکنه عزیزم. من هم همینطور گلم واز اینکه با یکی از بچه های با حال خرم آبادی آشنا شدم خیلی خوشحالم. . . . آیسانی داری مارو تاتو باشی که دیگه بین دو تا هموطن دعوا نندازی
مامان کارن( رزیتا )
5 آبان 93 9:35
واقعا که امیر علی جونم به خوشگلی یه دونه برفه ماشالا خیلی نازه خدا براتون نگهش داره - چه جالب که پسرامون هم سنن هر دوتا بهمنین
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
چشاتون قشنگ میبینه خاله جونم متشکرم دوست خوبم.
مامان محمدپارسا
6 آبان 93 16:55
خوشگل خاله بزرگ شدهببین چه بامزه نشسته
مامان فرنيا
18 آبان 93 13:09
ماشالله به اين گل پسر دختر من هم كه ياد گرفت كلي ذوق كرد اما الان بايد كلي خواهش و التماس كنيم تا خودش بپوشه
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
متشکرم عزیزم. حق با شماست چون امیرعلی هم همون یکبار اینکارو کردو الان مثل قبل و حتی بدتر از قبل باید کل خونه رو دنبالش بگردم تا یه تیکه لباس تنش کنم.
مامان فرنيا
18 آبان 93 13:11
در مورد نشستن هم من هم شنيدم بده اما مثل اينكه همه بچه ها اينجوري خيلي راحتن اين دختر ما كه بعد از كمي چهارزانو نشستن ميگه نميتونم و دوباره همينجوري ميشه بعدش كه ما بگيم درست نيست سريع پاهاش را دراز ميكنه وميگه اينجوري خوبه
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
آره واقعا دقیقا مثل امیرعلی
مامان زینب
25 آبان 93 17:11
عزیزم این موفقیت بزرگ تبریک می گم ایشالا گام های بعدی تا ما هم با دیدنشون بذوقیم
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
ممنون بابت دعای قشنگتون
brooztarin
2 بهمن 93 23:14
ابزار وبلاگ سر بزنید