21ماهگی امیرعلی
تو اگر دلگیری
لحظه ای چشم ببند
اندکی اشک بریز و بخوان نام مرا
به تو من نزدیکم
نام من یزدان است
لقبم ایزد پاک
تو مرا زمزمه کن …
خواهم آمد سویت
بی صدا یادم کن
یا که فریادم کن
که منم منتظر فریادت !
مادر بودن آدم را بهتر میکند. هیچ چیز در دنیا نمیتوانست تا این حد مجبورم کند که بهتر باشم.
که بهتر حرف بزنم، کمتر کار بد کنم، مهربانتر باشم، خوشحالتر باشم، سالمتر باشم، خوبتر باشم.
هیچ چیز در دنیا نمیتوانست چنین آینه شفافی جلوی رویم بگیرد که ایرادهایم را در آن ببینم و مدام سعی کنم درستشان کنم.
آینهای به شفافی پسرکی که 1 سال و 9 ماه و 1 روز (21 ماهه ) است و دارد من را در قالب خودش تکرار میکند و من میبینم که چقدر فاصله دارم تا خوب بودن، تا رسیدن به آن مادری که کودک آرزوهایم را تربیت میکند.
21 ماه است دارم هر روز بیشتر سعی میکنم برای بهتر شدن. بیشتر و سختتر.
21 ماه است که تو به دنیا آمدهای پسرکم! نفسم! عزیزم! ممنونم که باعث شدی آدم بهتری باشم. ممنونم که خوبیها را برایم هدیه آوردهای. ممنونم که هستی، فرشته خوبیها!
21 ماهگی ات مبارک دلبندم