ماجراهای امیر علی و پوشک -مرحله 1
یاحق نیمه دوم اسفند ماه بود که من تازه خونه تکونیمو شروع کرده بودم . کارهام به نیمه رسیده بود و من تصمیم داشتم فرشهامو بفرستم قالیشویی ولی مستاصل بودم . چون اگه بعد ازعید شمارو از پوشک می گرفتم بازهم فرشهام کثیف میشد. تو این فکرها بودم که یهو تصمیم گرفتم تو این فاصله تا قبل از عید باهات تمرین کنم . این بود که پوشک از پاهات باز شدو شستن فرشها رفت برای مرحله آخر خانه تکونی من. - مرحله اول : آشنایی با دستشویی . این مرحله خیلی سخت بود چون شما رو به یاد آب بازی مینداخت و هوس میکردی من و خودتو خیس کنی و شیلنگ اب رو برداری و .... خلاصه همه کاری انجام میشد جز کار اصلی ..یعنی اصلا نمیدونستی باید چیکار کنی و فکر میک...
نویسنده :
مریم مامان دونه برفی
9:32