امیرعلی امیرعلی ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه سن داره

امیرعلی ، دونه برفی

قصه های شب امیرعلی 1

1393/4/24 11:25
545 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم شما کی هستی ؟ .................  «دونه ورفی »(دونه برفی )

بعدش هم خودشوبه من میچسبونه و میگه :     

«بگو جوجه طلایی ...بگو پیش پیشی ملوسم»

من : جوجه طلایی من کیه ؟...... خودشو لوس میکنه و صورتشو به صورتم  میچسبونه و میگه :« منم »

پیش پیشی ملوسم من کیه ؟....« منم منم »

امیرعلی :«حالا شعرشو میخونی ؟»

من:     پیشی پیشی ملــــــــــــــــوسم ........میخوام تو رو ببــــــــــــــــوسم

          مامانم  نمیذااااااااااااااااره ....................ای خدا این چه کـــــــــــــــــــاره

 

«حالا قصه شو بگو ».متفکر 

امیرعلی عااااااااااااااااااشق این شعره که عمه بهش یاد داده ولی منبعش ازکجاست و داستانش چیه من نمیدونم.

من هم یه قصه من درآوردی با توجه به موضوع شعربراش می سازم:

من                             امیرعلی

یکی بوووود                یکی نبــــــود

زیرگنبد                     کبوووووووود

غیراز خدای               مهربون    هیسکس نبــــــــــــــــود

یه دونه برفی کوچولو ی شیطون بلا بود که همش دوست داشت با پیشی کوچولوی تو حیاط بازی کنه . ولی مامان جونی همش میگفت پسرم دونه برفی من نکنه به پیشی دست بزنی گلم .دونه برفی هم میگفت باشه مامان جووووووووون فقط نگاش میکنم.

تا یه روزی دونه برفی که از نگاه کردن به پیشی ملوس کوچولو خسته شده بود رفت جلو ی  پیشی پیشی ملوس و گفت :

پیشی پیشی ملــــــــــــــــوسم ........میخوام تو رو ببــــــــــــــــوسم

مامانم  نمیذااااااااااااااااره ....................ای خدا این چه کـــــــــــــــــــاره غمناک

 

و رفت جلو تا بهش دست بزنه که یهو دید که ای واااااااااای یشی پیشی

ملوسم داره به گِلها و پی پی های تو حیاط دست میزنه و دستش خیلی کثیفـــــــــــه ...  وقتی هم که دونه برفی خوشگل مامانو دید دستاشو بردبالا تا دونه برفی خوشگل مامانو با دستاش بگیره

دونه برفی هم وقتی دستهای کثیف  پیشی پیشی ملوسمشو دید بدو بدو ازش فاصله گرفت تا بره بپره تو بغل  مامان جونی و  لا لا کنــــــــه ...

چون اون دیگه فهمیده بود که چرا مامان جونی نمیذاره که اون به پیشی پیشی ملوسمش دست بزنه ...


امیرعلی هم که قیافه اش اینجوری خندونک میشه،  میگه :«  دوباره بگووو » تعجب

قربونش برم من

بوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوس

حالا قصه برق بگو ......خسته

                   و این داستان ادامه دارد....

 

 

پسندها (5)

نظرات (16)

الهه
24 تیر 93 11:36
سلام خوبید.ماشاا... چه گل نازی دارید.خوشحال میشیم خونه مجازی مایم بیایین.
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
ممنون عزیزم اومدم
مامان روژینا
24 تیر 93 12:03
الهی خاله فداش بشه که اینقد لوسه و خودشو واسه مامانش ملوس میکنه نمی دونم این وروجکا این کارارو از کجا یاد میگیرن روژینا که قبل خوردن شیر این کارارو میکنه مریم جون خودمونیما واسه خودت یه پا نویسنده و قصه پردازیاااا ما منتظر قصه برقیماااا خواهر
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
آره دیگه فدات شم .بخاطر بچه ها ما همه کاره هیچ کاره ایم
مامان روژینا
24 تیر 93 12:04
مریم جون کامنتم نرسید؟
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
رسید عزیزم
مامان السا
24 تیر 93 12:12
سلام چه نازه خدا نگهش داره
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
ممنونم گلم .لطف کردین به ما سرزدین عزیزم.
مامان السا
24 تیر 93 12:59
سلام عزیزم ممنون از این همه لطفتون من هم شما رو لینک کردم گلم
مدرسه ی مامان ها
24 تیر 93 15:13
سلام مامان عزیز طاعات و عباداتتون قبول باشه آفرین به این همه استعداد میگم پس این جمله ی «قصه اش رو بگو » جاهای دیگه به جز خونه ی ما هم شنیده میشه! ما که حتی قصه ی ته دیگ سر سفره رو هم مجبور میشیم بگیم! خدا گل پسرتون رو حفظ کنه ان شاالله اتفاقا ما هم یه قصه ی خواب آماده کردیم که به زودی میذاریم تو مدرسه، امیدواریم به کار شما هم بیاد
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
ممنون از حضورتون ...واااای چه خوب حتما استفاده میکنم.
مامان فرنيا
25 تیر 93 9:26
ممنون كه پيشمون امديد اين قصه سر دراز دارد وقتي بزرگتر بشه و چيزهاي بيشتري را ياد بگيره قصه هاي درخواستي هم بيشتر و بيشتر ميشه
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
آره عزیزم راست میگین .. اما این هم قشنگه ممنون که بهمون سرزدین.
مادر هومان و هورمزد
25 تیر 93 21:51
یعنی من فقط میتونم بگم قرررررربونش بشم دیگه.دونه برفی خوشمزه
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
فدات خاله مهربون. این هم دوتا آبدار واسه شیطونکای خودم.
الهام مامان امیر علی جون
26 تیر 93 1:29
آیا در رؤیاهایتان ، سبکبالی و لذت پرواز روح را احساس کرده اید ؟ شب قدر، رؤیایی است که به حقیقت می پیوندد . . . التماس دعا
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
محتاجیم به دعا عزیزم
مامان روژینا
26 تیر 93 10:30
آیا در رؤیاهایتان ، سبکبالی و لذت پرواز روح را احساس کرده اید ؟ شب قدر، رؤیایی است که به حقیقت می پیوندد . . . التماس دعا
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
محتاجیم به دعا
مامان محمدپارسا
26 تیر 93 15:04
خدایا.... دریافته ام کسی که می گوید " برایم دعا کن ...".. از روی عادت نمی گوید....! کم آورده است.... دخل و خرجش دیگر باهم نمی خواند... صبرش تمام شده است .... ولی دردهایش هنوز باقی مانده است....!!! مهربانم..!!کاش می دانستی چقدر دردناک است ،شنیدن جمله : "برایم دعا کن..." خدایا کمکش کن .. هنوز هم به معجزه کرامتت ایمان دارد.... یارب! هنگامی که ثروتم دادی، خوشبختی ام رانگیر. هنگامی که توانایی ام دادی، عقلم را نگیر. هنگامی که مقامم دادی، تواضعم رانگیر. انگاه که تواضعم دادی ، عزتم رانگیر. وقتی قدرتم دادی ، عفوم رانگیر . هنگامی تندرستی ام دادی، ایمانم رانگیر . و آنگاه که فراموشت کردم ، فراموشم مکن، آمین یا رب العالمین از خــــدا میخواهــــم به خوابتــــون :آرامــــش به بیداریتــــون :آسایــــش به زندگیتــــون :عافـیــــت به عشقتــــون :ثــــبــــات به مهرتــــون :وفــــــــا به عمرتــــون :عــــزت به رزقتــــون :برکــــت و به وجودتــــون :صحــــت عطا کنه تو این شبا برای منم دعا کنین
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
دعاهاتون خیلی قشنگگ بود عزیزم .ممنون .محتاجیم به دعا .خداوند مشکل همه دردمندان رو حل کنه ...آمین یا رب العالمین.
مامان عالمه
27 تیر 93 20:16
آپم
maman elaheh
29 تیر 93 9:08
الهیییییییییییییییییییییییییییی قربونش که اینقدر بامزه
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
مرسی خاله جون ...شرمنده میکنی
مامان مریم
2 مرداد 93 13:19
سلام مامانی. مرسی که به ما سر میزنی . همین حضورت برای من کلی قوت قلبه. یه وقت به دل نگیری که دیر اومدم و دیر جوابت رو دادم. به خدا اوضاعم خیلی قاطی پطیه. هنوز اوضاع خونمون روبراه نشده. جابجایی رو می گم. این بچه تو دلی هم که به قدری شیطون و پر تحرکه که تمام مدت توی استراحتم. کلی خرید دارم اما نمی تونم پامو از در بگذارم بیرون. سوار ماشین که می شم به قدری لگد می زنه که نگووو. پشت میز می شینم که بیام توی نت به قدری ورجه وووورجه می کنه که نگوووو. خسته ام . بی حوصله ام. به پای کم محلی و بی میلی ام نگذار. ارتباطات نتی ام همش کم شده چون نمیذاره. یه یک ماه دیگه مونده. برام دعا کنید. و به یادم توی این شبها باشید. دوستتون دارم. دونه برفیه سفید برفی و هزار تا ماچش کن.
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
عزیِِِِِِِِِِِِِِیـــــــــــــــزم . امیدوارم هرچه زودتراین وروجک شیطون بلا به سلامتی دنیا بیادگلم . این که الان اینقدر شیطونکه وای بحالت وقتی بدنیا بیاد.
مامان ترلان
4 مرداد 93 17:15
وای عزیزم .....چه ناز حرف میزنه
مامان علی
26 مرداد 93 14:09
ای ناقلا پسر چقدر شیرین زبونی وخودشیرینی بلدی خیلی خوبه که اینقدر قشنگ به قصه گوش میده،وروجک ما همش میگه قصه بگو،شعربگو،تپ تپ و.....همه روازدنبال هم میگه ما منتظرقصه های خوشکل مادرفرزندی هستیم هزارهزار بوس واسه عزیزای دلم
مریم مامان دونه برفی
پاسخ
قربونت برم عزیزم . . . چشم حتما..شما هم علی جون خوش تیپ رو ببوسید