قطره ای شیطنت
خدایا به امید تو
در شگفتم از آن كس كه :
آفرینش پدیده ها را مى نگرد و در وجود خدا تردید دارد !
در شگفتم از آن كس كه :
مردگان را مى بیند و مرگ را از یاد برده است !
در شگفتم از آن كس كه:
پیدایش دوباره را انكار مى كند در حالى كه پیدایش آغازین را مى نگرد !
سلام پسرم
حالت چطوره عزیزم
نمیدونم الان که خودت داری این مطالبو میخونی چند سالته . مسلما از الان که (92/08/06) روز دوشنبه است و شما هم یکسال و هشت ماه و بیست و یک روزته خیلی میگذره ....
و حتما حتما هم برای خودت مردی شدی و از شیطنت های امروزت هم خبری نیست
عزیز دلم آخ که چقدر بلا شدی قربونت برم.
اونقدر شیرین زبونیهات و رفتارهای با مزه ات زیاد شده که نمیدونم کدومشون رو برات بنویسم . مطمئنم که خیلی دلت میخواد بدونی و من هم تا جایی که سعی دارم این کارو میکنم .
میخوام بدونی غیر از بازی و خوشمزگی و وشیرین زبونی کارهایی هم انجام میدای که ما رو عصبانی میکنی .اینو داشته باش تا اگه یه روز بچه خودت هم این بلاها رو سر ت آورد، دهانتو پرنکنی و نگی:
اگه میخوای بیبنی چیکاره بودی برو ادامه مطلب . (حتما ببینید)
.... وقتی بزرگ شدی ، دهانتو پر نکنی و نگی :
واا... ما که بچه بودیم از این کارها نمیکردیم....
- الان که یه کم سرما خوردم و حالم خوب نیست ، دلم ضعف میره واسه یه چوچولو استراحت ولی .....
آخه شما وقتی ازخونه عمه یا به قول خودت "عمی" می یای خونه خودمون حسابی انرژی داری...
چون اونجا هم بازی کردی هم استراحت کردی هم غذاتو خوردی و فقط دلت میخواد وقتی اومدی خونه با مامان و بابا بازی کنی .
- الهی بمیرم برات که بعضی اوقات با مامان وبابای از جنگ برگشته مواجه میشی که دلشون برای یه استراحت 10 دقیقه ای لک میزنه و میخوان فقط تو یه کم آرامش استراحت کنن.
البته این اتفاق گاهی میافته . بماند که یه دفعه یه پتکی ، کنترلی ، توپی چیزی روسرمون خراب میشه و آدم از هرچی خواب واستراحت هرچند یک دقیقه ای منصرف میشه .
- همین دیروز بابایی بعد از غذا رفت تا یه کم درازبکشه ... یهو دیدم صدای شتلق کنترل اومد که شما کوبیدی رو سر بابایی بیچاره . بنده خدا نفسش بند اومد و تا چند ساعت سرش درد میکرد. البته تقصیر خودشه چون :
علت حادثه : این کنترل تلویزیون چندروزیه که باطریش ضعیف شده و بابایی تنبل بجای اینکه باطریشو عوض کنه موقع روشن کردن تلویزیون میکوبه به پاش و اونهم عمل میکنه. و از اونجایی که شما طوطی خونه ما همه چیزو بدون تحقیق و تفحص تقلید میکنی ... خوب این شد دیگه ...
نتیجه اخلاقی : از انجام فعالیتهای غیر اخلاقی نزد کودکانتان بپرهیزید
- سر غذا خوردن هم مکافات داریم:
یه سفره رنگی تزئین شده + یه مامان بابای خسته و گرسنه+ یه امیرعلیه = یه سفره خیس چرب و چیلیه کثیف و یه بابایی که تند تند غذاشو داره میخوره تا امیرعلی رو نگه داره تا مامان هم بتونه غذاشو بخوره ...
حالا چه اتفاقی افتاده :
1- دست یا قاشق توی پارچ آب رفته.
2- قاشق رفته تو دیس پلو و درعرض چند ثانیه پلو به همه جا پخش شده.
3- تا چشم ببینه و مغز فرمان بده و دست اقدام کنه نمکدون برداشه شده ، درش هم باز شده و.... بعله دیگه حالا بساط جارو و جاروبرقی واز این حرفها ...
بنازم این سرعت عملتو مامان جان.
4- امیرعلی باید حتما رو پای مامان بشینه و به همه چیز نظارت داشته باشه ، یا شیربخوره و با پاهاش دست مامان رو نگه داره یا به عبارتی مامانو قفل کنه ...
5-واز این جور چیزها ...
توضیحات : این فقط زمانی اتفاق می افته که شما قصد و فقط قصد آزارواذیت داشته باشی و دانسته این کار ها رو انجام میدی. درسایر موارد مشغول بازی کردنی . ای ناقلا....
نتیجه اخلاقی : وقتی کودکانتان قصد اذیت کردن دارند،غذا نخورید خب.
- موقع نماز خوندن : پسرم یاد اسب سواری میافته.
نتیجه غیر اخلاقی : نماز نخوانید !!!!
-جدیدا هم که یاد گرفتی به من میگی مانی نی نی...
و به بابایی هم میگی باباجیجی (همون باباجونی ).
بعضی وقتها هم اینقدر این نینینییی رو تکرار میکنی که من حالت تهوع میگیرم. مثلا اسم بعضی چیزهارو که بلد نیستی و میخوای به من بفهمونی میگی مامانی نی نی نی نی نی ...و من هی میگم : بله عزیزم ، چیه گلم ، بگو چی میخوای ؟
و شما هم یسره میگی: مامانیننی ....
توضیحات : ولی این مانی نی رو اونقدر زیبا و با ناز میگی که من قند تو دلم آب میشه و میخوام بخورمت ..
نتیجه اخلاقی : زبان مادری را از بدو تولد به کودکانتان بیاموزید.